۲.۱. نشانه هایی برای هوشیاران
تقوی آدمی را نسبت به مسائلی که انسانها به طور معمول از آن بی خبرند آگاه و با خبر میکند. صفای دل، روشنی بخش روح انسان است و در پرتو آن قادر به آینده نگری بوده ومانع غلطیدن او در نیرنگ حیله
گران خواهد شد. مومن به هر اندازه به ایمان و تقوی دست یابد به همان مقدار موفق به کسب نور الهی میگردد که در سایه آن به اطراف خود مینگرد و نادیدنی ها و پنهانی ها را مشاهده میکند .
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در کلامی که بعد از قتل طلحه و زبیر ایراد فرمودند و به تعبیر سید رضی از فصیح ترین سخنان وی می باشد، ضمن اندرز مردم و هدایت ایشان از گمراهی می فرماید:
«ما زِلْتُ اَنْتَظِرُ بِکم عَواقِبَ الْغَدْرِ، وَ اَتَوَسَّمکم بِحْلِیه الْمُغْتَرینَ حتّی سَتَرَنی عنکم جِلبابُ الدینِ وَ بَصَّرَ نیکم صدقُ النّیه، اَقَمْتُ لَکم علی سَنَنِ الحَقِّ فی جَوادِّ الْمَضِلَّهِ، حَیثُ تَلْتقون ولادلیل، و تَحْتَفرونَ و لا تُمیهُونَ،
من همواره منتظر عواقب پیمان شکنی شما بودم و نشانه فریب خوردگان را در شما می دیدم، ولی به خاطر استتار شما در لباس دین بود که از شما چشم پوشیدم (و راز شما را افشا نکردم) در حالی که صفای دل، مرا از درون شما آگاهی می داد (و از نیرنگ های شما آگاه بودم). من در کنار جاده های گمراه کننده ایستادم تا شما را به طریق حق رهنمون شوم، در آن هنگامی که گرد هم جمع می شدید و راهنمایی نداشتید و تشنه رهبر شایسته ای بودید و برای پیدا کردن این آب حیات تلاش می کردید و به جایی نمی رسیدید» (سید رضی، خ ۴).
براساس شواهد تاریخی، طلحه و زبیر، دیر زمانی از بیعتشان با علی (علیه السلام) نگذشته بود که خدمت ایشان رسیدند و اجازه عزیمت به عمره را درخواست نمودند. امام که به درستی از نفاق و پیمان شکنی ایشان آگاه بود، مجدداً از ایشان بیعت و پیمان وفاداری گرفت، ولی همان طور که پیش بینی می کرد آن دو بر بیعت خود وفادار نمانده و جنگ جمل را بر علیه مولی به راه انداختند (نک: مفید، الجمل،۱۶۶- ۱۶۷).
بنا بر نقل ابن ابی الحدید علی (علیه السلام) در آن روزی که زبیر با وی بیعت کرد به او فرمود: من از این بیم دارم که تو پیمان خود را بشکنی و با این بیعت مخالف کنی، زبیر عرض کرد: نترس که بیعت شکنی هرگز از طرف من صورت نخواهد گرفت. علی (علیه السلام) فرمود: خداوند گواه و شاهد من بر این موضوع باشد. عرض کرد: آری. پس از چند روز طلحه و زبیر خدمت امام رسیدند و عرض کردند: ای امیرالمؤمنین تو خوب می دانی که در زمان خلافت عثمان چه میزان بر ما جفا شد و می دانی که او همواره طرفدار بنی امیه بود. اکنون که خداوند خلافت را به تو سپرده است، بعضی فرمانداری ها را در اختیار ما بگذار. امام فرمود: به آن چه خداوند برای شما قسمت کرده است راضی باشید تا در این باره بیندیشم و بدانید که من هیچ یک از یاران خود را در امانت خویش شریک نمی سازم مگر این که به دین و امانت او مطمئن باشم. آن ها از خدمت حضرت بیرون آمدند در حالی که یأس از رسیدن به مقام، آن ها را فرا گرفته بود. لذا چیزی نگذشت که اجازه برای عمره گرفتند ( نک: همو، ۱/ ۲۳۰- ۲۳۱).
امام (علیه السلام ) در این خطبه با اشاره به این پیمان شکنی ها اعلام می فرماید که انتظار بیعت شکنی آن ها را داشتند و نشانه های آن را در ایشان می دید و نیز می فرماید که این بصیرت و آینده نگری براساس صفای دل وی بوده است.
بعضی از شارحان نهج البلاغه در توضیح این بخش از خطبه، با اشاره به تقوی چنین نتیجه میگیرندکه مؤمنان پاک سرشت، حقایقی را مشاهده می کنند که از دیگران پنهان است و این مهم به روشنی در قرآن و روایات دینی مورد توجه قرار گرفته است. آیه شریفه می فرماید: «یا ایهاالذین امنوا ان تتقوا یجعل لکم فرقانایعنی اگر خدا ترس و پرهیزکار شوید خدا به شما فرقان بخشد (یعنى دیده بصیرت دهد تا به نور باطن حق را از باطل فرق گذارید)»( انفال/۲۹). حقایق جهان، حجاب و پرده ای ندارد بلکه این انسان ها هستند که به خاطر هوی و هوس و وساوس شیطانی بر چشم قلب خود حجاب ایجاد کرده اند و اگر به نور تقوی و ایمان این پرده ها کنار رود، حقایق آشکار می گردد (نک: مکارم شیرازی، ۱/۴۲۰- ۴۲۴).
در حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده که:
«اتقوا فراسة المؤمن فانه ینظر بنورالله» ( کلینی، ۱/ ۲۱۸)
و نیز امام رضا (علیه السلام) فرموده است :
«ما مِنْ مُؤمِنٍ اِلّا وَ لَه فَراسَةٌ ینْظُرُ بِنُورِاللهِ عَلی قَدْرِ ایمانِه و مَبْلغ اِسْتِبْصارِهِ و عِلْمِه و قَدْ جَمَعَ اللهِ لِلْاَئمَهِ ما فَرَّقَهُ فی جَمیع المؤمنین و قالَ عَزَّ و جَلَّ فی کتابِهِ، اِنَّ فی ذلِک لَایاتِ لِلْمُتَوَسّمین،
هیچ مؤمنی نیست مگر این که هوشیاری خاصی دارد که با نور الهی، به اندازه ایمان و مقدار بصیرت و علم خود می بیند و خداوند برای امامان اهل بیت آن چه را به همه مؤمنان عنایت فرموده، قرار داده و در کتاب خود فرمود: در این، نشانه هایی است برای هوشیاران» (مجلسی، ۲۴/۱۲۸)
۱ .۳. تقوی و دوری از شبهه
همواره تلاش جهت برقراری حق و عدالت، بر ظالمان و زیاده خواهان گران آمده است . تاریخ نشان داده که هر گاه آزاد مردی دست به اقدامات حق طلبانه و عدالت جویانه زده، در مقابل او فزون طلبان و زراندوزان بلوا به راه انداخته و برای انحراف مسیر حق، گرد و غباری از شبهات و فتنه انگیزی بر پا میکنند تا در کدورت آن، تشخیص راه، دشوار وحرکت، کند و کندتر شده تا به توقف کامل بینجامد .
در این فضای غبار آلود فتنه که شبهات، انسانها را به حیرت و سرگردانی دچار میکند، این تقوی است که راه را از چاه مینمایاند وتشخیص حق از باطل را امکان پذیر میکند . امیرالمؤمنین (علیه السلام) بعد از بیعت مردم با وی ضمن خطبه ای که در مدینه ایراد فرمودند با بیان جمله ای که نمایانگر تأکید بر صدق و صحت کلام خود می باشد می فرماید:
«اِنَّ مَن صَرَّحَت لَهُ العِبَر عمّا یدَیه من الْمَثُلات حَجَزَتْهُ التَّقْوی عَنْ تََقََحُّم الشُبُهات،
هرکس از پیشامدهای ناگوار روزگار عبرت آموخت، به هنگام قرار گرفتن در شبهات، تقوی او را حفظ خواهد کرد» (سید رضی،خ ۱۶).
یادآوری تاریخ و سرنوشت گذشتگان می تواند برای انسانی که فطرت او مسخ نشده مایه عبرت باشد و حجاب ها را از مقابل چشم دل او نسبت به عقوباتی که در اثر غفلت و عصیان و عدم تمکین در مقابل وحی الهی و عدم تبعیت از ولی و جانشین خدا، او را فرا گرفته، بردارد. عبرت حاصل از این نگاه، خداترسی و پرهیزگاری را به دنبال خواهد داشت، در این صورت راه آینده، برای وی روشن گردیده و با چراغ تقوا و پرهیزگاری از گام برداشتن در تاریکی ها و ظلمت شبهات پرهیز نموده و در پناه این سنگر مطمئن، از وسوسه و اغواگری های شیاطین و نفس اماره در امان خواهد بود.
تأثیر تقوی بر روشن بینی براساس آن چه در بعضی از شروح آمده، این گونه بیان شده است که انسان عبرت گرفته از حوادث روزگار، آن گاه که با لطف و عنایت الهی عقل او در مسیر حق هدایت شد و از گرداب جهالت بیرون آمد و آفات دنیا و تغییرات و دگرگونی های آن بر او ظاهر گشت و احوال اهل دنیا و دنیاداران که به پرستش جلوه های دنیا مشغول هستند بر وی منکشف گردید، در آن صورت به وضوح مشاهده خواهد کرد که دنیا و جمیع لذات آن اوهامی باطل و خیالاتی پست، بیش نیست. پس، از ناحیه حق تعالی مورد توجه ویژه قرار گرفته و او را تقوی و خوف و خشیتی فرا گرفته و با نگاهی روشن، مانع از غلطیدن در ورطه شبهات و گرفتار شدن در آن چه که موجب هلاکت اوست، خواهد شد ( نک: آملی، ص ۲۸۷- ۲۸۸ ).
امام علی (علیه السلام)، در این خطبه که بلافاصله بعد از بیعت همگانی مردم با وی ایراد فرمودند، مردم را به هوشیاری در مقابل حوادثی که در آینده به وقوع خواهد پیوست دعوت می کند. او به فراست می دانست که با پی گرفتن روش ها و سیاست های بنیانگذار اسلام و جواب منفی به زیاده خواهان، جبهه هائی در مقابل خود خواهد گشود و گروههایی که منافع نامشروعشان در حرکت انقلابی علی علیه السلام به خطر می افتد، مقاومت می کنند و فتنه هایی را در دل حکومت او ایجاد خواهند نمود تا مانع رسیدن حضرت به اهداف عالی خود گردد. لذا پرده ها را کنار می زند و به مردم اعلام می نماید که: به هوش باشید کوره امتحان سخت داغ است و تنها پرهیزگاران مخلص و روشن بنیان ژرف اندیش از این امتحان، سالم گذر خواهند نمود
**************************************
منبع:خبرگزاری فارس
نظرات شما عزیزان: